نگاه راهبردی جدید دستگاه سیاست خارجی ایران +جزئیات
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۶۲۳۶۳
همزمان با آغاز به کار دولت سیزدهم، بسیاری از ناظران و تحلیلگران انتظار داشتند که این دولت با توجه به نوعِ جهان بینی و رویکردهای متفاوت خود و همچنین شرایط خاص کشور در عرصه بین المللی، رویه های جدیدی را در چهارچوب سیاست خارجی ایران تعریف کند و به نمایش می گذارد. در این رابطه، به طور خاص این نکته مورد تاکید قراتر می گرفت که سیاست خارجی دولت "ابراهیم رئیسی" به دنبال کشف ظرفیت های مغفول ایران در حوزه روابط با جهان خارج است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این راستا، یکی از حوزه هایی که به طور ویژه از سوی دستگاه سیاست خارجی کشورمان در دولت سیزدهم مورد توجه قرار گرفته، منطقه آسیای میانه است. منطقه ای که سال هاست ایران با آن روابط چندانی نداشته و عملا در بهره برداری و استفاده از ظرفیت های این منطقه راهبردی، منفعل عمل کرده است. با این حال، وقوع تحولاتی نظیر آغاز جنگ اوکراین و همچنین تشدید تنش ها میان چین و قدرت های غربی و البته حاکم شدن دیدگاهی نو در قالب دستگاه دیپلماسی کشورمان، همه و همه دست به همه داده اند تا آسیای میانه از جایگاهی ویژه در منظومه سیاست خارجی ایران برخوردار شود.
به طور کلی اینطور به نظر می رسد که ایران به 3 دلیل عمده و محوری، توسعه روابط با کشورهای منطقه آسیای میانه را در دستورکار قرار داده و برای آن اولویت قائل است. رویکردی که البته حساسیت های گسترده کشورهای غربی و متحدان منطقه ای آن ها علیه این سوگیری جدید سیاست خارجی ایران را نیز به همراه داشته است.
یک: ایران و کنشگری به مثابه کریدور تجاری جدید اتصال شرق به غرب جهان
منطقه آسیای میانه یکی از مناطق کلیدی در اتصال چین به اروپا است. با این حال، وقوع جنگ اوکراین تا حد زیادی این مسیر راهبردی و ژئوپلیتیکی را کم اثر و حتی مسدود ساخته است. از این رو، ایران با نگاهی عملگرایانه می تواند این انسداد ژئوپلیتیکی و تجاری را مخاطب قرار دهد و مسیر تجاری جایگزینی را برای اتصال قدرت های شرقی و کشورهای دیگر در آسیای میانه و شرق جهان به غرب ارائه کند.
مساله ای که نه تنها وزن راهبردی ایران را در چهارچوب معادلات بین المللی افزایش خواهد داد بلکه درآمد ترانزیتی قابل توجهی را نیز نصیب ایران خواهد کرد که این دو موضوع می توانند حامل مزایا و منافع قابل توجهی برای کشورمان باشند. البته که تحقق این ایده می تواند تا حد زیادی مناسبات اقتصادی ایران با کشورهای منطقه آسیای میانه را نیز تقویت کند و فرآیند ادغام اقتصادی کشورمان با آن ها را تسریع بخشد.
در این رابطه نباید فراموش کرد که ایران می تواند استفاده قابل توجهی را از مزایای عضویت در "اتحادیه اقتصادی اوراسیایی" نیز ببرد و از این طریق تا حد زیادی تحریم های گسترده غرب علیه خود را دور زده و بی اثر سازد.
*پایگاه خبری "میدل ایست مانتیور" در گزارشی به طور خاص به این نکته اشاره می کند که دولت ابراهیم رئیسی از انگیزه های زیادی جهت توسعه روابط با منطقه آسیای میانه برخورد است. با این حال، فراهم ساختن زمینه های جدید برای دور زدن تحریم ها و تحمیل انزوای بینالمللی علیه ایران و به ویژه اراده ایران جهت معرفی خود به عنوان یک مسیر تجاری جایگزین به چین، روسیه، و کشورهای آسیای میانه در پی انسداد ژئوپلیتیکی ایجاد شده ناشی از جنگ اوکراین، از جمله مهمترین محرک های ایران در حوزه مذکور هستند.
دو: ایران و توسعه همکاری های امنیتی با آسیای میانه و قدرت های شرقی
یکی دیگر از مولفه هایی که ایران را به سمت توسعه روابط با منطقه آسیای میانه سوق داده، ضرورت وجود همکاریهای امنیتی با کشورهای این منطقه جهت خنثی سازی طرح و نقش های مختلف کشورهای غربی است. در این راستا شاهدیم که به طور خاص تشکیلات ناتو تلاش های زیادی را انجام می دهد تا از طریق ایجاد دالان غیرقانونی "تورانی" در خاک ارمنستان و متصل سازی آن به جمهوری آذربایجان، زمینه اتصال خود(از مبدا ترکیه) به منطقه آسیای مرکزی را فراهم سازد. ایده ای که آمریکا، انگلستان و البته رژیم صهیونیستی نیز قویا از آن حمایت میکنند.
در این راستا، اگر بنا باشد که این ایده محقق شود، عملا به معنای نشان دادن چراغ سبز به محور قدرت های غربی و متحدان آن ها جهت نفوذ به آسیای میانه یعنی همان منطقه ای است که حوزه پیرامونی حساس روسیه، چین و ایران به حساب می آید. این در حالی است که همکاریهای تنگاتنگ ایران با پکن و مسکو و همچنین کشورهای آسیای میانه جهت خنثی سازی این طرح، نه تنها تلاش های قدرت های غربی جهت تحمیل انزوا به ایران را ناکام می گذارد، بلکه از ایجاد تهدیدات امنیتی جدید علیه کشورمان نیز جلوگیری می کند.
البته که عضویت اخیر ایران در سازمان همکاریهای شانگهای که انتظار می رود در سال 2023 جنبه اجرایی و عملیاتی نیز به خود بگیرد، جلوه ای عینی از ادغام ایران در سازوکارهای امنیتی کشورهای منطقه آسیای مرکزی و کنشگران محوری نظری چین و روسیه را به نمایش می گذارد که این مساله در نوع خود حامل پیام های منفی و مخربی برای قدرت ها و دولت های غربی است.
*نشریه دیپلمات در گزارشی به این نکته اشاره می کند که علی رغم وجود برخی اختلافات میان ایران و کشورهای منطقه آسیای میانه در گذشته، دو طرف اکنون در امر توسعه روابط به ویژه در حوزه های امنیتی و اقتصادی، به شدت فعال هستند و زمانی را برای هدر دادن ندارند.
سه: هراس غرب از کشف حوزه های جدید در عرصه سیاست خارجی ایران
در نهایت باید گفت که اقبال ایران به توسعه روابط خود با کشورهای منطقه آسیای میانه در سطوح مختلف، تا حد زیادی برنامهریزی ها و سرمایهگذاریهای گسترده کشورهای غربی و متحدان منطقه ای آن ها جهت محدودسازی روابط خارجی ایران را بیاثر و خنثی می کند و موجب می شود تا عرصه ها و فرصت های جدیدی پیش روی سیاست خارجی ایران قرار گیرند.
در واقع، غرب همواره در تلاش بوده تا به نوعی ایران را در مدار ارتباط با خود حفظ کند و از اتحاذ جهت گیریهای جدید و غیرمطلوب(از نگاه غرب) از سوی آن جلوگیری کند. از این رو، توسعه روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزیَ، از نگاه غرب نوعی تلاش ایران جهت تغییر مدار ایران که شاید ده ها سال و از دوران قبل از انقلاب بر کشور حاکم بوده تلقی می شود و مدت هاست که این مساله زنگ خطر را در پایتخت های غربی به صدا درآورده است. از این رو، شاهدیم که هجمه ها و حملات مختلفی علیه ماهیت و چشم انداز توسعه روابط ایران با کشورهای منطقه آسیای میانه مطرح می شود.
منبع: جهان نیوز
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: کشورهای منطقه آسیای میانه سیاست خارجی ایران توسعه روابط تا حد زیادی منطقه ای قدرت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۶۲۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وحشت بلومبرگ از قدرت ائتلافسازی ایران
اعتراف اخیر بلومبرگ نشان میدهد که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس شدیداً از همافزایی و همکاری ایران با بازیگرانی مانند روسیه، کوبا، بلاروس، چین، کره شمالی و... وحشتزده هستند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در حالی که رسانههای غربی در طول سالهای گذشته و اخیر، همواره بر انزوای ایران در نظام بین الملل به مثابه گزاره و پیشفرضی تصنعی و القایی مانور دادهاند، اخیرا برخی رسانههای آمریکایی و اروپایی نمیتوانند نگرانی خود را بابت قدرت ائتلافسازی استراتژیک ایران با شرکای راهبردی خود را پنهان سازند.
اخیرا پایگاه خبری بلومبرگ گزارشی درباره همکاری نظامی روسیه و جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد، امری که باعث نگرانی رژیم اشغالگر قدس و متحدانش شده است. بلومبرگ در اینخصوص نوشته است " سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه، در دیدار با محمدرضا آشتیانی، همتای ایرانیاش، در شهر آستانه، پایتخت قزاقستان تاکید کرده است که مسکو آماده گسترش همکاریهای نظامی مفید و متقابل با ایران است. در چنین شرایطی، نگرانی اسرائیل از پیامدهای گسترش روابط دفاعی مسکو و تهران جدیتر از گذشته شده است، بهویژه آنکه روسیه پس از رگبار موشکی ۱۳ آوریل ایران علیه اسرائیل، از تهران طرفداری کرد و وزارت امور خارجه این کشور آن حمله را «دفاع از خود» توصیف کرد. "
واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی ایران نهتنها قواعد بازدارندگی را به خوبی آموخته و آن را محقق ساخته است، بلکه همافزایی راهبردی با برخی بازیگران کلیدی در حوزه روابط بین الملل را نیز بهگونهای عملیاتی و به دور از توجه به هیاهوی جریانات طرفدار آمریکا و اروپا در دستورکار قرار داده است.
ابراز نگرانی رسانههای غربی (از جمله بلومبرگ) در خصوص ارتقای همکاریهای امنیتی، نظامی و راهبردی ایران و کشورهایی مانند روسیه و چین برخاسته از همین حقیقت است. این موضوع نشان میدهد که انتقادات جهتداری که در خصوص تعمیق مناسبات دوجانبه ایران و روسیه در طول سالهای گذشته مطرح شده، تا چه اندازهای غیرواقعی بوده است.
همافزایی راهبردی، فرمولی است که مطابق آن دو بازیگر با توجه به وجود تهدیدات یا فرصتهای مشترک در حوزه روابط بین الملل، از ظرفیتهای متقابل یکدیگر در معادلات جهانی استفاده میکنند. بدیهی است که همافزایی راهبردی با یک بازیگر، به معنای وابستگی به آن کشور نیست و اتفاقا به معنای درکی واقعبینانه در قبال ماهیت مناسبات جهانی و حوزه روابط بین الملل است.
اعتراف اخیر بلومبرگ نشان میدهد که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس شدیداً از همافزایی و همکاری ایران با بازیگرانی مانند روسیه، کوبا، بلاروس، چین، کره شمالی و .. وحشتزده هستند و آن را مایه ایجاد ائتلافی میدانند که ثمره آن قطعا در تعارض مطلق با امیال مداخلهگرایانه و توسعهطلبانه غرب در جهان امروز قرار دارد.
همین مسئله نشان میدهد که ائتلاف راهبردی با کشورهای مخالف آمریکا (حتی اگر در مواردی با آنها اختلاف نظر داشته باشیم) باید بهصورتی جدی و مستمر در دستورکار دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان قرار گیرد تا بتوان از ثمرات آن در ایجاد موازنه قدرت به سود جریان ضد غرب در نظام بینالملل استفاده کرد.
البته در طول سه سال اخیر گامهای موثری در این خصوص برداشته شده و لازم است این نگاه راهبردی، تبدیل به یکی از ثوابت سیاست خارجی کشورمان شود.